با سلام و درود بر آقا امام زمان ( عج ) و با درود و سلام بر نایب بر حق آن حضرت امام خمینی ؛ و صلوات و رحمت بی پایان الهی بر شهیدان همیشه زنده انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی که در نبرد با کفر جهانی و مزدوران در راه اعتلا و زنده نگه داشتن پرچم توحید در خون پاک خود غلتیدند و بلقاء الله پیوستند . درود خدا و رسول او و سلام پر افتخار امام و امت شهید پرور بر تمامی عزیزان رزمنده و پیکارگران شهادت طلب جبهه های جهاد فی سبیل الله که امر امام یعنی فرمان خدا را لبیک گفتند و برترین سلاح را بر شیاطین شرقی و غربی به اثبات رساندند ؛ و به امید پیروزی آنان و به امید شفای عاجل مجروحین و معلولین و به امید آزادی قدس و اسلام و پرچم عدالت اسلامی در سرتاسر جهان به اهتزاز در آید .
غم عشق حسین بیابان پرورم کرد هوای وصل بی بال وپرم کرد
سلام و آفرین بر تو ای مادر که چنین فرزندی را پرورش دادی و تقدیم انقلاب نمودی . مادر ! به خدا این را بدان که هیچ وقت زحمات تو را فراموش نخواهم کرد ، حتی در آخرت و این را بدان تو پیش فاطمه زهرا ( س) سربلند و سرافراز خواهی بود . پدر ، مادر ، برادران و خویشاوندان ! اگر روزی خبر شهادت مرا شنیدید ، مرا در تابوت بگذارید ، درون یک پارچه سرخ بگذارید و گل سرخ بر روی آن بریزید تا همه بدانند من در جبهه درونی با هوای نفس و در جبهه خارجی با دشمن ، با خون سرخم جنگیدم و خداوند نه مرگ در راه خودش ، بلکه شهادت را به من عطا نمود . من خودم می دانستم که سعادت شهید شدن را ندارم و با خود عهد بستم آنقدر در راه خدا برای رضای او با دشمنان این مرز و بوم و دشمنان خدا و کتاب خدا قرآن بجنگم تا شاید خدا رحمتش را بر من عطا فرماید و از سر گناهان من بگذرد ؛ چون که من گناه زیاد کرده ام و به همین خاطر با دشمن درونی خودم هوای نفس جنگیدم و استقامت می کردم تا شاید کوله باری از گناهم کم شود .
پدر و مادر ! اگر من شهید شدم ، شما ناراحت نباشید که من چرا شهید شده ام ، شما باید خوشحال باشید که چنین فرزندی که فرزند آخر شما بود ، تربیت کردید و در راه خدا او را لباس رزم پوشاندید و روانه جبهه کردید و در راه خدا به شهادت رسید و به آرزوی خود رسید .
افراد ضد انقلاب و ضد خدا و ضد دین خدا می گویند شهید مرده است ، این طور نیست ؛ خداوند می فرماید :
ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لا تشعرون
و به آنها که در راه خدا کشته می شوند ، مرده مگوئید ؛ بلکه آنان زنده هستند و شما نمی فهمید .
ولا تحسبَّن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شده اند ، مردگانند ؛ بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند .
و اینگونه آیات جواب افراد جاهل است که می گویند افسوس فلان جوان مُرد ، خیری که از عمرش ندید و ناکام از دنیا رفت ؛ و قرآن به اینها جواب می دهد که شهیدان راه حق را مرده نگوئید و خیال نکنید که اینها مرده هستند و گمان نکنید که ناکام رفتند ، الان زنده هستند پیش پروردگارشان و خدا که ولی شهیدان است ، از آنها پذیرایی می کند و شما نمی دانید اگر شعور قرآنی بود ، برای حضرت علی اکبر ( ع ) اینگونه مرثیه نمی خواندند : * شد کفن رخت دامادی تو *
و دانسته شود مقصود از این حیات و زندگی که شهیدان دارند ، حیات واقعی است و مرزوق به رزق ربانی هستند نه حیات پنداری و اعتباری . به این معنا که نام نیک آنان برای آیندگان باقی است . این منطق کسانی است که انسان را با مرگ تمام شده می دانند . نه اینطور نیست و نخواهد بود وکسی شهید می شود و به زمین در صف نبرد می افتند ، در همان هنگام دو حوری حاضر می شوند و سر شهید را بلند می کنند و روی زانوهای خود قرار می دهند و به او مرحبا می گویند و شهید هم به آنها مرحبا می گوید . آن دو حوری زوج او هستند .
از تمامی قوم و خویش می خواهم که مرا دعا کنند واز همه التماس دعا دارم و چند کلمه با مادرم صحبت می کنم که برای من زحمت کشید ، اول این را بدانید که وقتی زاده شدم ، من گریان و شما خندان بودید و وقتی از دنیا می روم ، من خندانم و شما گریان و برای من اشک خواهید ریخت .
ای مادر ! ای اختر مهربان موجود ! که جسمم را تربیت کردی و روحم را پرورش دادی ، می دانم ، خوب می دانم که هیچ انسانی بیش از تو وجود خود را در آتش سوزان زحمت نمی سوزاند و مرا در آغوش گرم خویش نمی نهد . بلی هیچ کس بیشتر از تو مرا دوست نداشت و در تربیتم از تو پا فراتر نگذاشت . هیچ شخصی بی خوابیهایی را که برای راحتی من تحمل می نمودی ، تحمل نکرد و در پرورشم خواب شیرین خود را از دست داده ای . مادر ! چه اندازه رنج برده و چقدر زحمت کشیدی تا بزرگ شدم و به ثمر رسیدم ؛ اما ، اما وقتی بزرگ شدم و خود را شناختم ، ای کاش ! ای کاش من بودم تا در افق قلبت می تابیدم و با مهرتابناک زندگی تاریک را روشن می ساختم ؛ ولی ، ولی اکنون که من نیستم ، پس بیا بیا و خاک پیرامون مزار فرزند شهیدت را در چشمان پر مهر خویش نقش بند و در پرتوی که نقش آن از دیدگانت ایجاد می شود ، مرا جستجو کن و بگو ای خدا ! جگر گوشه ای داشتم ، در راه تو تقدیم نمودم و در آخر از خواهران می خواهم حجاب خود را حفظ کنند و زینب وار آن را ادامه دهند .
والسلام
خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
از خدا می خواهیم که ما را پایبند و وفادار به خون شهدا قرار دهد . 17 /10 / 1365
منبع مطلب : کتاب وصیت در آخرین ایستگاه