loading...
آخرین ایستگاه
سنگر اطلاعات


مرتضی شجاعی بازدید : 543 شنبه 02 شهریور 1392 نظرات (0)

عبدالله رضایی

تاریخ تولد : 1336

تاریخ شهادت 07 /08 / 1359

عبدالله رضایی در روستای استخروئیه از توابع شهر باغین در خانواده ای نسبتاً پر جمعیت متولد شد . پس از پایان دوره ابتدایی در زادگاهش به دلیل نبودن امکانات در مقاطع تحصیلی بالاتر مجبور به ترک تحصیل شد . اما به دلیل علاقه زیاد به طلبگی در سن 13 سالگی وارد حوزة علمیة معصومیه شهرستان کرمان شد . پس از یک سال  فراگیری دروس مذهبی در شهرستان کرمان عازم  حوزه علمیه کرمانی ها در قم شد . بیش از 8 سال از عمرش را در آنجا سپری کرد .
 در حین تحصیلات حوزوی ، توانست تحصیلات کلاسیک خود را نیز تا پایان دوره متوسطه در رشتة ادبیات به پایان برساند .
عبدالله که در جریان مبارزات مردمی علیه رژیم حضوری فعال داشت ، بعد از  پیروزی انقلاب اسلامی از استان قم به کرمان بازگشت و در سپاه پاسداران مشغول به خدمت گردید . ابتدا مدتی را در شهرستان بافت و سپس در بم به خدمت مشغول شد و از آنجا مجدداً به کرمان بازگشت و مدتی در جهاد سازندگی به انجام مسئولیت پرداخت . بعد از داشتن مسئولیت های متفاوت ، ریاست انجمن های اسلامی مدارس را برعهده گرفت . سرانجام ....

 

بقیه متن در ادامه مطلب ...

 


مرتضی شجاعی بازدید : 543 شنبه 02 شهریور 1392 نظرات (0)

حسن شجاعی باغینی
تاریخ تولد: 1341
تاریخ شهادت : 22 /2 / 1361

حسن شجاعی باغینی ، فرزند محمّد و معصومه در سال 1341 در شهر باغین در خانواده ای مومن و معتقد متولد شد . پدرش کشاورز بود و با زحمت و تلاش بسیار ، خانواده اش را تامین می کرد . حسن ، پس از طی دوران کودکی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش به پایان رسانید و سپس برای ادامه تحصیل  عازم شهرستان کرمان شد . او در اواخر دورة تحصیلی دبیرستان بود که غنچة انقلاب میل به شکفتن داشت . درس و تحصیل او همراه شده بود با تظاهرات و اجتماعات مردمی علیه رژیم . فریاد الله اکبر ، خمینی رهبر از هر گوشه ای بر می خاست . حسن یک پای ثابت تظاهرات بود . شور و شوق جوانی  باعث حضور او در اکثر تظاهرات ، این قدرت هماهنگ مردمی ، شده بود .  در یکی از روزهای سرد پاییز ...

 

بقیه متن در ادامه مطلب ...

 


درباره ما
Profile Pic
سلام. این وبلاگ متعلق است به آنانی که دعا داشتند ادعا نداشتند ، نیایـش داشتند نمایش نداشتند ، حیا داشتند ریا نداشتند ، رسم داشتند اسم نداشتند. متعلق است به شهیدی که میگوید بگذارید گمنام باشم که به خدا قسم گمنام بودن بهتر است از اینکه فردا افرادی وصایایم را شعار قرار دهند و عمل را فراموش کنند. اکثر مطالب این وبلاگ برگرفته از کتاب وصیت در آخرین ایستگاه میباشد. ------------------------------------------ مـــادرم زمـانــی کـــه خبـــر شهـــادتــم را شنیــدی گــریــه نــکن، زمـان تشیــع و تـدفینــم گــریــه نــکن، زمــان خــوانــدن وصیـــت نــامـه ام گــریــه نــکن؛ فقـط زمـانی گـریــه کـن کـه مــردان مـا غیــرت را فـرامــوش می کننـد و زنـــان مــا عفـت را *شهیـد سعیـد زقـاقـی* ------------------------------------------ گروهی مرگ را در آغوش گرفتند و شهید شدند؛ و ما را مرگ در بر گرفت و مردیم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    قالب وبلاگ را چگونه می بینید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 26
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 203
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 484
  • بازدید ماه : 1,967
  • بازدید سال : 17,481
  • بازدید کلی : 101,069
  • کدهای اختصاصی

    ساعت فلش مذهبی وصیت شهدا ذکر روزهای هفته اوقات شرعی
    دعای عظم البلا جنگ دفاع مقدس